پرتگاه | ||
گفتوگو با نویسنده وبلاگ برگزیده سال، «یک پزشک» • وبلاگ شما در رده وبلاگهای علمی- آموزشی قرار میگیرد و به نظر انتخابکنندگان topmedia.ir به عنوان بهترین وبلاگ علمی-آموزشی هم انتخاب شد. اما علاوه بر این در مرحله دوم از طرف کاربران به عنوان برترین وبلاگ سال هم انتخاب شد. در حالی که در این نوع انتخابها معمولا رسانههای علمی کمتر مورد توجه قرار میگیرند و بیشتر عامهپسندها انتخاب میشوند. ۱ پزشک علیرغم اینکه یک وبلاگ علمی است توانست نظر مخاطبان عام را هم جلب کند. این انتخاب را شما نشانه ارتقای سطح مخاطبان وبلاگستان میدانید یا وبلاگ شما ویژگی خاصی داشته است؟ من شخصا یکی دو سال خواننده حرفهای وبلاگها بودم، سعی کردم آشنایی نسبی با رسانه وبلاگ پیدا کنم و سلیقه مخاطبان را حدس بزنم. در کنار این مسئله قبل از نوشتن هر پست سعی میکنم خودم را جای خواننده نوشتهها بگذارم و ببینم یک خواننده خسته از کار روزانه که پشت مانیتور نشسته، موضوع و نوع نوشتهام برایش جالب خواهد بود یا نه. راستش توجه به مقولهای به نام سرگرمیسازی entertainment آن هم از نوع مسئولانهاش، مسئلهای ضروری برای همه رسانههاست. بنابراین من به عنوان یک وبلاگنویس همواره توجه میکنم که اگر پستی مانند یک پست آیتی خاص و یا یک پست صرفا پزشکی دارم، در کنارش یکی دو پست سرگرمکننده هم داشته باشم، به مخاطب احترام بگذارم، نوشته تکراری نداشته باشم، اخبار دست اولی را که در وب فارسی وارد نشدهاند وارد وبلاگ کنم، از عکس و ویدئو در پستهایم استفاده کنم و پستهایم را با زبانی ساده و برای همگان بنویسم. • به نظر میرسد وبلاگنویسی برایت خیلی جدی است. در این یکی دو سال که به نظر بعضیها دوران افول وبلاگنویسی است کمتر وبلاگ مطرح و منظمی را میتوان پیدا کرد که مطالب جدی داشته باشد. وبلاگنویسان حرفهای قدیمی هم کمی بیحوصله و بیانگیزهاند و برخیهایشان هم بیشتر گرفتار حاشیه و دعواهای وبلاگی شدهاند. اما تو هنوز با قدرت ادامه میدهی و تقریبا هر روز در وبلاگت یک مطلب جدی منتشر میکنی. این همه انگیزه را از کجا میآوری؟ • از مطالب و لینکهایی که در وبلاگت قرار میدهی به نظر میرسد یک وبگرد حرفهای باشی. اینترنت روزانه چقدر از وقتت را میگیرد؟ این زمان به کار و زندگیات لطمه نمیزند؟ تقریبا در خبرخوان خودم خروجی فید 30 منبع خبری آیتی و همین تعداد منبع خبری پزشکی و منبع خبری اخبار روز دنیا را قرار دادهام. سرعت مطالعهام نسبتا بالاست، طوری که در عرض نیم ساعت، علاوه بر مرور کلی اخبار، حدودا 12-10 سوژه مناسب برای نوشتن در وبلاگ پیدا میکنم. از این تعداد سوژه آنهایی را که در وبلاگم قابل طرح هستند و وقت زیادی برای نوشتن نمیگیرند و با سلیقه و نوع نیاز مخاطبان وبلاگ هماهنگ هستند، انتخاب میکنم و در وقت دوم وبلاگنویسی، مینویسم. سابقا وقت بیشتری برای نوشتن پستهایم میگذاشتم، اما به تازگی بیشتر پستها را در عرض فقط چند دقیقه مینویسم. به علاوه من اصلا وبگردی برنامهریزینشده ندارم، چتهایم بسیار محدود هستند و بیشتر وقتها مسنجرم بسته است. در ضمن بسیاری از مطالبی را که فرصت خواندن آنها را پیدا نمیکنم به گوشی موبایلم منتقل میکنم و بعدا مثلا در بیمارستان در فاصله ویزیت بیماران، در زمانی که نمیشود کار خاصی انجام داد، مطالعه میکنم. • شما که خودت پزشک هستی به نظرت این میزان استفاده زیاد از اینترنت نشانه اعتیاد اینترنتی نیست!؟ • حالا اگر یک هفته به اینترنت دسترسی نداشته باشی چه میکنی؟ تحملش چقدر ممکن است مشکل باشد؟ • کی و چطور با وبلاگنویسی آشنا شدی؟ چطور شد تصمیمگرفتی خودت هم وبلاگ داشته باشی؟ از راهانداختن وبلاگ هدف خاصی را دنبال میکردی یا صرفا برای سرگرمی و ورود به یک تجربه جدید بود؟ اما جرقه اصلی و مشوق اصلی برای وبلاگنویسی دیدن سایتی بود که ایندکس وبلاگهای پزشکان غربی بود (medlogs.com)، خواندن نوشتههای متنوع این وبلاگنویسان برایم بسیار جالب بود، میدیدم که آنها در مورد همه چیز مینویسند، از رخدادهای سیاسی گرفته، تا مسائل پزشکی و از خبرهای مهم آیتی گرفته تا مسائل هنری. بنابراین یک ماه از خواندن این وبلاگها نگذشته بود که وبلاگی در بلاگر راه انداختم (http://1physician.blogspot.com) و شروع کردم به نوشتن. انتخاب نام این وبلاگ هم کاملا تصادفی بود، آن روز من هر نامی برای وبلاگ انتخاب میکردم از اسامی شاعرانه گرفته تا نامهای روتین، میدیدم که همه قبلا ثبت شدهاند، نهایتا از سرناچاری این نام را انتخاب کردم. راستش روزهای اول فکر میکردم که نوشتههای پزشکی طرفدار زیادی داشته باشند و تصورم این بود که تعداد خوانندگان پزشک آنقدر زیاد باشند که مجبور شوم، تنها در مورد خبرها و مسائل پزشکی بنویسم، اما به تجربه فهمیدم که با این نوع نوشتن، مخاطب زیادی پیدا نمیکنم و باید تنوع زیادی به وبلاگ بدهم. • روند وبلاگنویسی فارسی را چطور میبینی؟ به نظر تو وبلاگنویسی فارسی در آینده به کجا میرود؟ شما بهترین وبلاگهای آیتی خارجی را در نظر بگیرید، همه آنها اسپانسر مالی دارند و همیشه پر هستند از آگهی. بنابراین نه تنها هزینه دومین و هزینه ساعات نوشتن را به دست میآورند، بلکه وبلاگ یک درآمد جانبی هم برای آنها محسوب میشود. نبودن چیزی به نام «تجارت الکترونیک» در ایران و همچنین مرسوم نبودن «آگهی اینترنتی» ضربه جدی به وبلاگنوسی حرفهای میزند. ما حتی نمیتوانیم از سیستم آگهی کلمهای گوگل در وبلاگهایمان استفاده کنیم. شخصا به زحمت با آگهیهای اندکی که اخیرا جذب کردهام، می توانم خرج سالانه هوستینیگ وبلاگ را سربهسر کنم ولی بسیاری از وبلاگهای دیگر این امکان را ندارند. مسئله دیگر این است که خطوط قرمز نوشتن در ایران به درستی مشخص نیستند. یک وبلاگنویس نمیداند که میتواند با نام حقیقی بنویسد و یا مستعار نوشتن به صلاحش است. نمیداند ابراز نظر در مورد یک مسئله سیاسی و یا اجتماعی فراتر از خطوط قرمز است یا نه. موج گسترده محدودیت اینترنتی هم از دیگر عوامل است. این امر ضمن اینکه باعث میشود خیلی از تازهواردان دنیای اینترنت، اصلا وبلاگنویس نشوند، دسترسی به بسیاری از منایع دست اول و معتبر خبری را با دشواری بسیار روبرو میکند. فکر میکنم که نزدیک به 30 درصد منابع خبری من فیلتر هستند. در صورتی که این منابع چیزی نیستند جز سایتهای و وبلاگهای پزشکی و آیتی که عاری از مطالب مبتذل و یا سایر محتواهای ممنوعشده هستند. پایین بودن سرعت دسترسی به اینترنت هم علت دیگر است. اگر سرعت کانشکن ما اندکی بالاتر بود و میتوانستیم وبلاگها و سایتها را به معنی واقعی کلمه چندرسانهای کنیم، طبعا علاقمند و مخاطب بیشتری پیدا میکردیم. شما خودتان را جای یک وبلاگنویس بگذارید، چقدر میتوانید برای باز شدن یک صفحه، دانلود یک فایل، آپلود نوشتهها و عکسها در وبلاگ وقت بگذارید؟ بسیار پیش میآید که یک کار حداکثر دو سه دقیقهای، نیم ساعت وقت آدم را میگیرد. همین پایین بودن سرعت اینترنت اصلا باعث شده تعداد پادکستهای فارسی فعال به تعداد انگشتان دو دست هم نرسد. چون یک کاربر اینترنتی با سرعت پایین اصلا ریسک نمیکند یک فایل چند مگابایتی صوتی را با زحمت دانلود کند، فایلی که دست آخر معلوم نیست برایش جالب خواهد بود یا نه. از سوی دیگر داشتن ویدئوبلاگ و آپلود ویدئو در سایتهای اشتراک ویدئو، کار تقریبا ناممکنی برای ماست. من شخصا، سینما یکی از علاقهمندیهایم است. دوست داشتم سکانسهای برتر فیلمهای ایرانی و خارجی را با سلیقه خودم کات کنم و در یوتیوب آپلود کنم. ولی پایین بودن سرعت اینترنت باعث شد از این کار صرفنظر کنم. موضوع دیگر نبودن مشوق و نوع نگاه به رسانه وبلاگ است. در غرب وبلاگ را یک شکل مدرن رسانه میدانند. بسیاری از سایتهای خبری و روزنامههای معتبر بخشی برای بررسی وبلاگها دارند، نوشتهها و خبرهای بسیاری را می توانید پیدا کنید که در رسانه وبلاگ تحلیل میشود. وقتی «پدیدآورندگان آماتور محتوا» از سوی نشریه تایمز به عنوان شخصیت برتر سال انتخاب میشوند، بیش از پیش میتوان به اهمیت و ارزشی که در غرب به رسانه وبلاگ داده میشود، پیبرد. اما در ایران عملا وبلاگ یا رسانه تصور نمیشود و یا یک شکل بسیار ابتدایی آن فرض میشود. نداشتن حرف هم مسئله دیگر است. حقیقت این است که محتوای رسانهها و وبلاگها منعکسکننده باورها، دانش و تحلیل مردمان یک جامعه است. بنابراین شما چطور در جامعهای که سرانه مطالعه آن در حد چند دقیقه است و تیراژ کتابها و روزنامههایش، روز به روز کمتر میشود، انتظار داری مردم حرف زیادی برای گفتن داشته باشند؟ • به نظر میرسد کمتر در حرکتهای جمعی وبلاگی شرکت میکنی و با وبلاگنویسان دیگر کمتر تعامل داری. این به دلیل شخصیت فردیات است یا میخواهی از حاشیهها دور باشی؟ • کمی هم در مورد خودت بگو. در وبلاگت کمتر در مورد خودت نوشتهای. حتما برای مخاطبانت جالب است که بیشتر در مورد تو بدانند. • وبلاگت چقدر بازدیدکننده دارد و مخاطبانت بیشتر در چه طیف و گروهی هستند؟ با خوانندگانت چطور تعامل داری؟ • برایت پیش آمده که وبلاگنویسی برایت زمینهساز ارتباط یا آشنایی خاصی شود که در زندگیات تاثیر بگذارد؟ خاطره خاصی از ارتباط و تعامل با خوانندگان وبلاگ داری؟ [ سه شنبه 86/6/27 ] [ 10:21 صبح ] [ Babak ]
[ نظرات () ]
|
||