پرتگاه | ||
والدین و فرزندان باید به طور دقیق بدانند که چه رفتاری از آنها انتظار میرود و در صورت سهلانگاری در انجام آن چه نوع مجازاتی در انتظار آنها خواهد بود. سه راه عمده برای این کار وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم. از مجازاتهای طبیعی استفاده کنید. بعضی از رفتارها در ذات خود مجازات را هم در بر دارند. این نوع مجازاتها برای ترک یک رفتار خاص بسیار اثربخش هستند. اکنون به چند مثال توجه کنید: - ما در ساعت 7 شام خوردیم، بدون آنکه غذایی در آشپزخانه باقی بماند. وقتی فرزندمان در ساعت 5/7 به خانه برگشت، غذایی برای او باقی نمانده بود. - من فقط لباسهایی را که درون سبد لباسهای چرک قرار دارد میشویم. نتیجه طبیعی آن این است که اگر لباسهای چرک را در سبد مخصوص لباسهای چرک قرار ندهیم، یا باید آنها را شسته نشده بپوشیم و یا آنها را با دست بشوییم. - پول توجیبیات را روز جمعه خواهم داد، لذا باید بتوانی تا جمعه ی آینده با آن سرکنی. نتیجه طبیعی خرج کردن آن در یک شب این است که بقیه ی روزهای هفته پولی برای خرج کردن نخواهی داشت. - هر کس وسیلهای را در خانه خراب کند، وظیفه دارد هزینه ی تعمیر آنرا بپردازد. نتیجه ی طبیعی به هم کوبیدن شدید در و شکستن آن این است که عامل این کار باید بهای بازسازی آنرا بپردازد. نتیجه ی طبیعی مورد استفاده من در برخورد با کودکان «همکاری» در خانه است. والدین به فرزندشان میگویند: «اگر تو با من همکاری کنی من هم با تو همکاری خواهم کرد. اغلب افراد در جامعه مسئولیت و تکلیف ویژهای دارند. فرض کنیم کار من این باشد که روی عملی که تو انجام دادهای یک کار تکمیلی صورت بدهم، اگر نقصی در کار تو باشد وقت من صرف اصلاح کار تو خواهد شد و در نتیجه به کار تکمیلی مورد تقاضای تو نخواهم رسید». بیشتر نوجوانان احساس میکنند که والدین ، همیشه آنها را زیر نظر داشته و وظایف زیادی از آنها انتظار دارند. آنها شکایت میکنند که «ای کاش والدین دست از سرم برمیداشتند و اجازه میدادند آن کاری را که دلم میخواهد انجام دهم.» برخی نوجوانان فکر میکنند در ازای هر ده کاری که برای والدین خود میکنند والدین آنها فقط یک کار برای آنها انجام میدهند. والدین ممکن است به فرزند خود بگویند: «اگر انتظار داری ما از تو چیزی نخواهیم ، تو هم حق نداری چیزی از ما بخواهی.» او نخست تصور میکند که این معامله خوبی است ولی پس از مدتی در مییابد که این معامله به زیان اوست زیرا والدین کارهای بیشتری برای او انجام میدادهاند که وی نسبت به آنها بیتوجه بوده است. [ یکشنبه 86/6/11 ] [ 12:29 عصر ] [ Babak ]
[ نظرات () ]
|
||